سلام.
در این هیاهو سیاسی و اجتماعی ، من بعد از سال ها تصمیم به برگشت به جمع وبلاگ نویسان کردم.
هشتگ جنجالی و داغ این روزها مرتبط با کلیپ هایی است که از مدارس منتشر شده است که در آن موسیقی از یک خواننده ی قدیمی زیر زمین ایران که البته بعد از خارج شدنش از ایران به او اصطلاحا لس آنجلسی گفته می شود، منتشر شده است. نام این خواننده که خودش هم انتخاب کرده ساسی مانکن است. هرچند به مانکن هیچ شباهتی ندارد و صرفا یک لقب است که خودش انتخاب کرده.
صرف این اتفاق من را وادار به نوشتن آن هم در اولین پست بازگشتم به وبلاگ نویسی نمی کرد تا آنکه بازخورد مردمی در صفحه ی مجازی جالب به نظر نرسید. چرا که موافقان و مخالفانی داشت که جلوتر با تحلیل کوتاه برسی می کنیم ببینیم حق با کدام دسته است.
در ادامه ی مطلب همراه من باشید


کودکان مانند لوح های سفید و پاکی هستند که هرچه درون آنها نوشته شود تقریبا آنها را شکل میدهد. به همین دلیل ، در دوران ابتدایی تحصیل ، والدین بسیار به انتخاب مدرسه فرزندشان وسواس به خرج می دهند و با اعتماد به نظام آموزشی و تربیتی دست گل های خودشان را به مدارس تحویل می دهند.
انتخاب داستان های کتاب تحصیلی نیز در راستای همین تربیت و با توجه به رده ی سنی و با توجه به روحیات این گروه سنی انتخاب می شوند. زنگ های پرورشی و ورزش و در برخی مدارس زنگ های بحث ازاد دقیقا برای تقویت روحیه این نو گل ها در نظر گرفته می شود. هرچند زنگ ورزش علاوه بر ایجاد روحیه ، سلامت دانش آموزان را نیز در بر می گیرد. 

در این مقطع حساس معمولا شخصیت ها شکل می گیرد و افرادی که در محیط مناسب تر قرار داشته اند هنجارهای اجتماعی را حفظ کرده و در اکثر زمینه های زندگی بهتر عمل می کنند. اما دسته ایی از افراد که در محیط های  نامناسبی پرورش پیدا می کنند معمولا دچار اختلالاتی می شوند. حتی در مباحث تخصصی جرم شناسی ، مقدمات ظهور بزهکاری در نوع پرورش نهفته است. 

حال موسیقی نا متعارف که بیشتر در پارتی ها مورد استفاده قرار می گیرد سر از مدارس در می آورد و الفاظ نامناسبی را به کودک یاد یا در صورت دانستن آن ها ، قبح و زشتی این الفاظ را برای کودک می شکند. شکستن این قبح قطعا در مسائل تربیتی آینده ی کودک تاثیر کاملا مستقیم دارد.

اما نکته ایی که قابل تامل است آن است که این موسیقی ناخواسته زن را ابزاری جنسی معرفی می کند و در جایی که انتظار داریم تا به کودکان برابری جنسیتی آموخته شود ، موسیقی با محتوای نگاه جنسی به زن پخش می شود ! کودک قدرت تشخیص چنین مسائلی را ندارد و نفوذ و کاشته شدن بذر چنین محتواهایی بر لوح کودکان بسیار خطرناک است و گاهی جبران ناپذیر. مطمئنا با رشد این بذر کاشته شده ، در اینده شاهد تاثیر مخربش خواهیم بود. مگر آنکه خانواده و محل های پرورشی این آفت را از لوح کودک پاک کنند. این چنین مسائلی اغلب در مباحث روانشناسی مطرح است. 

افراد موافق این جریان بدون توجه به اسیب هایی که این شعر میتواند به کودک وارد کند ، معتقد بودند که به دلیل شرایط اجتماعی حال حاضر ، کودکان به نشاط بیشتری احتیاج دارند. اما دسته ی دیگر هم با اعلام نظری بر مبنای آنکه مخالف شادی نیستند اما چنین شعر های مبتذلی را هم نمی پسندند مخالف این اتفاق بودند.  

اگر بخواهیم حقی را به گروه موافق این موسیقی بدهیم ، آن تنها این مورد است که موسیقی و ترانه های شاد در مدارس کمتر به گوش می رسند و این موافقت کورکورانه تنها به همین دلیل است. هرچند بسیار ناراحت کننده بود که برخی از سلبریتی ها نیز موافق پخش شدن این موسیقی در مدارس بودند که به تعبیر شخصی، این موافقت بیشتر جنبه ی سیاسی داشته است.

این ما هستیم که در آینده چه شخصیت هایی به جامعه تحویل می دهیم. پیشبینی من این است که اگر با همین روش جلو برویم، با توجه به عدم نظارت و کنترل چنین شرایطی که مورد بحث بود، آینده ی تاریکی در انتظار ماست و قطعا در بخش تخصصی خودم ( جزا و جرم شناسی ) در دو دهه ی بعدی ، شاهد جرایم جنسی بالا و تولد کودکان حاصل از زنا خواهیم بود.