افراد هر جامعه ، دارای حقوقی می باشند که هیچ کس حق ندارد به آن تجاوز کند و خدشه ایی بر آن وارد کند. حتی قبل از آنکه قانون آن را مشخص کند ، عقل بشر آن را محترم دانسته است. اما همواره در جوامع افرادی بوده اند که احترامی به این حقوق نگذاشته و پا فراتر گذاشته و به حقوق دیگران تجاوز کرده اند. به همین دلیل بشر از همان ابتدا به حضور قانون احساس نیاز کرد.

هر انسان به صورت انتسابی یا اکتسابی دارای حقوقی می شود. حقوق اصلی انسانی مانند حق حیات ، آزادی تن ، آزادی روان ، آزادی جنسی (در چهارچوب) و ... است که در مطالب آینده به مفاهیم و مصادیق آزادی می پردازم.

در ادامه ی مطلب همراه من باشید 

یکی از حقوق انسانی آزادی تن و ازادی جنسی است. آزادی جنسی به معنای بی بند و باری نیست بلکه آزادی در انتخاب فرد و رضایت به برقراری روابط است. این انتخاب در جوامع طبق قواعدی پیش می رود که در کشورمان همان آداب و رسوم ازدواج است که با آن آشناییت داریم.

اما گاهی به دلایل روانی ، افرادی خارج از این چهارچوب عمل کرده و بدون رضایت فرد آمیزش جنسی را برقرار می کنند که به اصطلاح عامیانه به آن تجاوز جنسی گفته می شود. متاسفانه اغلب قربانی ها دختران هستند اما این به معنای این نیست قشرهای دیگر مورد تجاوز قرار نمی گیرند ! بلکه تجاوز جنسی در آقایان هم دیده می شود که اکثر قربانی ها را نوجوانان تشکیل می دهند.


تجاوز جنسی یا تجاوز به عنف، به معنی انجام فعل مقاربه جنسی بدون رضایت فرد با وی است جرم تجاوز به عنف، علاوه بر آثار فیزیکی و جسمی، متحمل آثار روحی و روانی گاه جبران ناپذیری است. چنانکه در مواردی این تجاوز جنسی به همراه تهدید به قتل یا ارکاب به قتل انجام می شود. از همین رو تجاوز به عنف را در ردیف جرائم جنایی تعریف می کنند و تقریباً در اغلب کشورها با مجازات های شدیدی همراه است. هرچند نمی توان زنان و کودکان را به عنوان تنها قربانیان جرم تجاوز به عنف عنوان کرد، اما این گروه بیشتر از هر قشر دیگری در معرض خطر تجاوز هستند. سطح فرهنگی و شرایط روحی، از عوامل تأثیرگذار در ارتکاب به این عمل شنیع هستند

اما نکته ی دردناک و مسکوت مانده آن است دختران گاهی مورد تجاوز قرار می گیرند بی آنکه خود خبر داشته باشند که در ادامه به این نکته هم اشاره خواهم کرد.



تجاوز جنسی از منظر حقوقی :


الف ) مفهوم عنف :

عنف در لغت به معنای غلبه و زور است و در اصطلاحات مربوط به جرم و جزا، قهر و کراهت از آن برداشت می شود. در نتیجه تعیین مجازات زنا به عنف و زنا در اثر خواب یا بیهوشی فرد قربانی، تفاوت دارد. همچنین در قانون، اکراه و عنف نیز دارای تعاریف جداگانه ای هستند. در اکراه، زن به سبب تهدید، سلب اختیار شده و بدون نشان دادن هیچ گونه مقاومت، تن به رابطه جنسی داده و مورد تجاوز جنسی قرار می گیرد. اما در عنف، زن با رضایت تن به زنا می دهد.

در مورد مجازات تجاوز جنسی در صورت خواب و بیهوشی زن، نظرات مختلفی وجود دارد. جمیع نظرات بر این اصل است که چنانچه عنف در خواب، با اکراه زن و عدم رضایت وی همراه بوده باشد، یعنی مرد به سبب برقراری رابطه جنسی با زن، وی را بیهوش نموده باشد، جرم انجام گرفته تجاوز جنسی محسوب شده و مشمول حد قتل است، در غیر اینصورت مجازات اعدام نباید برای عنف در خواب صادر شود

.

ب ) اثبات جرم تجاوز جنسی (به صورت مختصر) :

در حقوق اصلی به نام اصل برائت وجود دارد. یعنی هیچکس مجرم نیست مگر خلافش به اثبات برسد. برای اثبات جرم تجاوز باید شواهدی برای دادگاه روشن شود در غیر این صورت و صرف ادعا قابل پذیرش نیست. چراکه افرادی وجود دارند که جهت اخاذی دست به شکایاتی می زنند. پس در جایگاه قضاوت نیاز است تا ادله ایی برای قاضی وجود داشته باشد. یکی از این ادله ها ، پزشکی قانونی است. اکثر قربانی های تجاوز جنسی یا از ترس آبرو شکایت نمی کنند یا اینکه دیر به فکر شکایت کردن می افتند. همین تاخیر کافی است تا آثار جنایت از بین برود و نتوانند دلیل خوبی برای دادگاه ارائه کنند.

 یکی دیگر از روش های اثبات جرم در نظام های حقوقی مبتنی بر اسلام، استناد به شهادت دو نفر شاهد عادل است. در زمینه جرائم جنسی، روش های دیگری در دین مبین اسلام برگزیده شده است. در زمینه جرائمی مانند تجاوز جنسی، باید به این نکته توجه داشت که تحقیقات انجام گرفته مغایر اصول اخلاقی و عفت عمومی جامعه نباشد.

به استناد توصیه های صریح قرآن مجید، وجود چهار شاهد عادل برای اثبات مجارم زنا و تجاوز به عنف لازم است. این شهادت باید فقط در حضور محاکم قضایی باشد. قانون مجازات اسلامی در ماده ۱۲۰ خود، اعتراف فرد مورد تجاوز قرار گرفته به همراه شواهد موجود را دلیل محکمی برای رأی قاضی به اثبات تحقق جرم تجاوز عنوان نموده است.

مجازات تجاوز به عنف :

 قانون مجازات اسلامی، حد عمل زنا و تجاوز جنسی را اعدام اعلام نموده و هیچ تمایزی بین افراد پیر و جوان و برای مجازات این جرم قائل نشده است. بنابراین می توان گفت در صورتی جرم تجاوز به عنف اثبات شود، سنگین ترین مجازات ها برای این جرم در نظر گرفته شده است. البته طبق همین قانون، به دلیل اینکه سنین ۱۵ الی ۱۸ سال، سنین بحرانی شناخته می شود، محکومین جرائم جنسی زیر ۱۸ سال که هنوز از لحاظ عقلی به تکامل نرسیده اند، مبرا از حکم مذکور هستند.

دعاوی تجاوز جنسی، در دادگاه های کیفری اقامه می شود. از آن جایی که به منزله مباحث حیثیتی و مجازات سنگین جرائم جنسی، اثبات این گونه جرائم بسیار مشکل است، وجود یک وکیل برای تجاوز جنسی در پرونده های کیفری از این دست الزامی است. وکیل تجاوز جنسی علاوه بر مسائل حقوقی باید آشنایی کامل با مسائل روانشانسی داشته باشد. زیرا یکی از مهمترین علل بروز جرائم تجاوز به عنف و زنا و ، وجود مشکلات روحی و روانی در فرد مرتکب به جرم است.


دلایل تجاوز جنسی :

دلایل متعددی در بروز این جرایم وجود دارد که دلایل شخصی و بیرونی دخیل در آن است. هرچند عوامل درونی هم می تواند متاثر از عوامل خارجی باشد. به یقین باور دارم که یکی از دلایل اصلی اغلب انحرافات جنسی ، تماشای فیلم ها و صحنه های پورن است. دیدن چنین صحنه هایی مستقیما به روان فرد تاثیر می گذارد تا جایی که فرد دیگر با یک رابطه ی عادی و در چهارچوب قواعد اصولی ، ارضا نمی شود. اصل بیشترین انحرافات جنسی همین موضوع می باشد اما انحرافات جنسی صرفا محدود به همین مورد نمی باشد که در جلوتر به آن ها می پردازم.

 عوامل شخصی مانند : اختلالات روانی و شخصیتی ، اختلالات رفتاری جنسی ( پارافیلیا ) ، اختلال عملکرد جنسی ، اختلالات جنسی

عوامل بیرونی ( فرهنگی و اجتماعی ) مانند : خانواده ، مشکلات اقتصادی و فقر ، الکل و رسانه ها

هیلز، یکی از روانشناسان محقق در مورد تجاوز، انگیزه متجاوزان را بخصوص در تجاوز به غریبه چنین برمی شمارد:

خشم: انگیزه این صدمه زدن جسمی و تجاوز کسب ارضای جنسی نیست، بلکه رنج و خشم ناشی از طرد شدن از طرف زنی است که قبلا با او رابطه داشته است.

قدرت: فرد متجاوز می خواهد زور و سلطه گری خود را نشان دهد.

دیگر آزاری: آزارگران جنسی اغلب علاوه بر تجاوز به قربانی او را شکنجه می دهند و با زورگویی و خشم به برانگیختگی جنسی می رسند.

گروه گرایی بزهکارانه: در این نوع تجاوز بزهکارانی که معمولا تعدادشان بیش از دو نفر است و در یک باند قرار دارند با حمله و تجاوز دسته جمعی به یک قربانی، پرخاشگری و میل جنسی خود را ارضا می کنند.

ارضای میل جنسی: اینگونه تجاوز یک اقدام تکانشی است، به این معنی که فرد متجاوز نمی تواند انگیزه جنسی بیدار شده خود را مهار کند.

 

اختلالات روانی و شخصیتی :

اختلالات شخصیتی گروهی از بیماری های روانی هستند که توسط الگوهای انعطاف ناپذیر و ناسالم تفکر، احساس، و رفتار مشخص می شوند. این تجربیات و رفتارهای داخلی اغلب با انتظارات فرهنگی که فرد در آن زندگی می کند متفاوت است.

افراد مبتلا به اختلالات شخصیتی معمولا سخت با دیگران همراه می شوند و با مشکلات روزمره به گونه ای رفتار می کنند که از یک گروه فرهنگی انتظار می رود. آنها معمولا بر این باورند که روش تفکر و رفتار آنها کاملا طبیعی است. با این حال، دیدگاه آنها در مورد دنیا کاملا متفاوت از دیگران است. در نتیجه، برای آن ها شرکت در فعالیت های اجتماعی، آموزشی و خانوادگی دشوار است.

این افراد دیگران را در مورد چالش های زندگی خود مقصر می دانند. این رفتارها و نگرش ها اغلب مشکلات و محدودیت هایی را در روابط، برخوردهای اجتماعی و وظایف کاری این افراد ایجاد می کنند. افراد مبتلا به اختلالات شخصیتی معمولا احساس انزوا نیز می کنند و ممکن است به افسردگی و اضطراب مبتلا شوند.

علت اختلالات شخصیت ناشناخته است. با این حال، اعتقاد متخصصان بر این است که این اختلالات ممکن است بر اثر تاثیرات ژنتیکی و محیطی و همچنین قرار گرفتن در معرض آسیب در دوران کودکی ایجاد شود.

اختلالات شخصیتی در سال های نوجوانی یا اوایل بزرگسالی ظاهر می شوند.

انواع اختلالات روانی و شخصیتی :

اختلال شخصیتی پارانوئید: افراد مبتلا به اختلال شخصیت پارانوئید نسبت به دیگران بی اعتماد هستند و به انگیزه های آنها مشکوکند. آنها همیشه تمایل دارند که با دیگران مخالفت کنند.

اختلال شخصیتی اسکیزوئیدی: افراد مبتلا به این نوع اختلال، اندکی علاقه مند به ایجاد روابط شخصی یا درگیر شدن در تعاملات اجتماعی هستند. آنها معمولا روابط اجتماعی عادی را انتخاب نمی کنند، بنابراین به لحاظ احساسی سرد به نظر می رسند.

اختلال شخصیتی اسکیزوتایپ: افراد مبتلا به اختلال شخصیت اسکیزوتایپ، اعتقاد دارند که با افکار خود می توانند بر دیگران یا حوادث تاثیر گذار باشند. آنها اغلب رفتارهای غلط را برای خود تعریف می کنند. این باعث می شود، پاسخ های عاطفی نامناسبی را دریافت کنند. این افراد ممکن است از داشتن روابط صمیمی اجتناب کنند.

اختلال شخصیتی ضد اجتماعی: افرادی که دارای اختلال شخصیتی ضد اجتماعی هستند تمایل دارند که بر خلاف رفتار دیگران رفتار کنند. آنها ممکن است دروغ گو، دزد یا مصرف کننده الکل یا مواد مخدر نیز باشند.

اختلال شخصیتی مرزی: افراد مبتلا به این نوع اختلال اغلب احساس خالی بودن داشته و فکر می کنند از حمایت خانواده یا جامعه برخوردار نیستند. آنها ممکن است در برخورد با وقایع استرس زا مشکل داشته باشند. آنها ممکن است پارانویا را نیز تجربه کنند. این افراد معمولا در رفتارهای پرخطر مانند رفتارهای جنسی ناامن، مست کردن و قمار شرکت می کنند.

اختلال شخصیت هیستریونی: در اختلال شخصیت هیستریونی، افراد اغلب سعی می کنند خود را بیش از حد دراماتیک و تحریک آمیز از نظر جنسی، نشان دهند. آنها به راحتی توسط افراد دیگر تحت تاثیر قرار می گیرند و به انتقاد شدن یا عدم پذیرش توسط دیگران بسیار حساس هستند.

اختلال شخصیت خودشیفتگی: افراد مبتلا به اختلال شخصیتی خودشیفتگی این باور را دارند که از بقیه مهم تر هستند. آنها تمایل دارند دستاوردهای خود را بیش از حد اغراق آمیز نشان دهند و ممکن است در مورد جذابیت یا موفقیت خود لاف بزنند. آنها نیاز به تحسین عمیق دیگران دارند، اما با دیگران همدلی نمی کنند.

اختلال شخصیتی اجتناب کننده: افراد مبتلا به این نوع اختلال اغلب احساس ناتوانی یا عدم جذابیت را تجربه می کنند. آنها معمولا به انتقاد دیگران می اندیشند و از شرکت در فعالیت های جدید یا دوست شدن با افراد جدید اجتناب می کنند.

اختلال شخصیتی وابسته: در اختلال شخصیت وابسته، افراد برای برآورده کردن نیازهای احساسی و فیزیکی خود به شدت به دیگران وابسته هستند. آنها معمولا از تنها بودن اجتناب می کنند. این افراد هنگام تصمیم گیری به طور منظم نیاز به اطمینان بخشی دیگران دارند. این افراد معمولا سوء استفاده فیزیکی و کلامی را تحمل می کنند.

اختلال شخصیتی وسواسی-اجباری: افراد مبتلا به اختلال شخصیت وسواسی-اجباری نیازمند نظم هستند. آنها به شدت به قوانین و مقررات پایندند. هنگامی که به کمال دست پیدا نمی کنند، احساس ناراحتی می کنند. آنها حتی ممکن است برای تمرکز کردن روی پروژه های خود روابط شخصی خود را نادیده گرفته و کاملا حذف کنند.

اختلالات رفتاری جنسی ( پارافیلیا ) :

پارافیلیا نوعی اختلال جنسی است که در آن فرد، به علت عدم توانایی در برقراری ارتباطات معمول، فرد با اشیاء خاص یا رفتارهای خاص به برانگیختگی و یا لذت جنسی دست می‌یابد.

 اصطلاح پارافیلیا به جاذبه شدید جنسی نسبت به هر شیء یا فردی که جدا از رابطه با شریک جنسی بالقوه است، گفته می‌شود. پارافیلیا زمانی یک اختلال جنسی محسوب می‌شود که موجب پریشانی یا تهدید به آسیب رساندن به شخص دیگری باشد.

پارافیلیا شرایطی است که در آن برانگیختگی و یا لذت جنسی فرد به خیال پردازی و یا درگیر شدن با رفتار جنسی غیر معمول و افراطی بستگی دارد. فرد مبتلا به پارافیلیا ممکن است به یک چیز خاص (کودکان، حیوانات یا لباس زیر) و یا یک عمل خاص (ایجاد درد، اعمال قدرت) گرایش داشته باشد. پارافیلیا بیشتر در مردان رایج است تا زنان. تمایل فرد در پارافیلیا معمولا خاص و مشخص است و در طول زمان تغییر نمی‌کند.

پارافیلیا با مشغولیت ذهنی فرد به یک شیء یا رفتار خاص برای رسیدن به ارضای جنسی تشخیص داده می‌شود. پارافیلیا شامل رفتار‌های جنسی است که جامعه ممکن است آن‌ها را ناخوشایند، غیرمعمول یا غیرعادی تلقی کند. معمول‌ترین نوع پارافیلیا،  پدوفیلیا است (تحریک جنسی نسبت به کودکان)، تماشاگری جنسی (مشاهده فعالیت‌های خصوصی قربانیان ناآگاه) و مالش دوستی (لمس یا مالش فرد ناآگاه) است. در حالیکه فتیشیسم (استفاده از اشیاء بی جان)، مازوخیسم جنسی (تحقیر یا دچار رنج شدن)، سادیسم جنسی (آسیب رساندن و تحقیر کردن) و مبدل پوشی (تمایل جنسی نسبت به پوشیدن لباس جنس مخالف) نادرتر هستند. برخی از این رفتار‌ها غیرقانونی هستند و آن‌ها که تحت درمان اختلالات پارافیلیا هستند، تحت نظارت‌های قانونی قرار می‌گیرند. همچنین برخی دیگر از انواع پارافیلیا وجود دارد که سایر اختلالات پارافیلیا نامیده می‌شوند و در آن اعمالی وجود دارد مثل تمایل به مرده، ادرار، مدفوع، تماس‌های تلفنی مستهجن و ... .

علائم پارافیلیا چیست؟

اگر چه بیماران مبتلا به پارافیلیا بسیار افراطی یا بیگانه به نظر می‌رسند، اما اگر به این فکر کنید که تمایلات این افراد با شدت کمتر در افراد زیادی رایج است ممکن است راحت‌تر بتوانید آن‌ها را درک کنید. برای مثال، صحبت‌های «کثیف» در حین رابطه جنسی ممکن است برای خیلی از افراد جذاب باشد، اما زمانی که تنها راه برانگیختگی این روش باشد، علائم پارافیلیا نمایانگر می‌شوند. برخی دیگر ممکن است دوست داشته باشند که شریک جنسیشان آن‌ها راگاز بگیرد، یا با نگاه کردن به او برانگیخته می‌شوند. دیدن یک فرد برهنه و یا دیدن فیلم‌های پورن، می‌تواند برای بسیاری تحریک کنند باشد. پارافیلیا تا حد زیادی به وابستگی روحی به این علائم مربوط می‌شود.

 

دلایل بوجود آمدن علائم پارافیلیا چیست؟

هنوز دلایل ایجاد و رشد اختلال پارافیلیا مشخص نیست.

روانکاوان، استدلال می‌کنند که یک فرد مبتلا به پارافیلیا در حال تکرار یا بازگشت به یک عادت جنسی است که در اوایل زندگی او رخ داده است.

رفتارگرایان معتقدند که پارافیلیا از یک فرایند شرطی شدن آغاز می‌شود. اشیاء غیر جنسی، اگر بار‌ها و بار‌ها موجب لذت جنسی شوند، می‌توانند بعد از گذشت زمان تحریک کننده شوند. یا اعمال جنسی خاص، مثل دزدانه نگاه کردن، قدرت نمایی یا خشونت، اگر زمانی باعث لذت شهوانی شدید شوند، می‌توانند به گونه‌ای باشند که فرد بعد از مدتی آن‌ها را ترجیح هد.

در برخی موارد به نظر می‌رسد که یک عامل زمینه‌ای در ایجاد این تمایلات وجود داشته باشد، مثل عدم توانایی در برقراری ارتباط با افراد به صورت طبیعی.

الگو‌های یادگیری رفتاری نشان می‌دهند، کودکی که قربانی یا ناظر رفتار جنسی نامناسب است، یاد می‌گیرد که تقلید کند و بعدا به انجام آن رفتار ترغیب می‌شود.

مدل‌های تشویقی نشان می‌دهند که این افراد از تماس‌های جنسی عادی در اجتماع محروم هستند و در نتیجه از طریق ابزار‌های غیر معمول ارضا می‌شوند.

مدل‌های فیزیولوژیکی نیز بر رابطه بین هورمون‌ها، رفتار‌ها و سیستم عصبی مرکزی با نقش پرخاش در هورمون‌های جنسی مردانه تمرکز دارند.

موارد دیگری نیز در اختلالات روانی دخیل هستند اما پرداختن به آنها باعث خروج مضوعی می شود.

نتیجه و نظر شخصی :

تجاوزات جنسی را باید ناشی از عوامل مختلفی دانست که به صورت مختصر به آن ها اشاره شد و عنواین دیگر هم نیاز به توضیح مفصل دارد که در مطالب بعدی جداگانه مورد بحث قرار می دهم.

در جرایم جنسی به عنف، با توجه به اثرات نامطلوب و بلند مدت آن بر عواطف و روان بزه‌دیده که حتی ممکن است روند زندگی عادی او را برای همیشه مختل کند، عدم توجه کافی به بزهدیده بیشتر جلوه می‌کند و باید در خصوص آن چاره‌اندیشی شود. در این راستا اصلاح قوانین موجود در گسترش دامنه و ابعاد حمایت‌ها ضروری است. ضمن این که قانونگذار باید زمینه رسیدگی سریع و دقیق به این پرونده‌ها را ایجاد و راه‌کارهایی عینی، ملموس و مفید را جهت کاهش اثرات منفی جرم بر بزه‌دیده و جبران تألمات و خسارات عاطفی و معنوی او و همچنین اعاده موقعیت بزه‌دیده ارائه دهد.

اختلالات روانی حتما در جایی خود را نشان می دهد پس باید همواره مراقب بود. شاید این افراد را نتوان به راحتیِ بیماران جسمی پیدا کرد ، پس دقت بالاتری می طلبد. بیشتر پرونده های کیفری مرتبط با جرایم جنسی ، مجرم در حالات غیر طبیعی بوده است. مصرف الکل و مواد مخدر ، بروز اختلالات روانی تسریع می بخشد و افراد باید خود را از این شرایط دور کنند چرا که احتمال آسیب وجود دارد. اما باید توجه داشت موارد گوناگونی در این اختلال دخیل هستند مانند عدم ارضا مطلوب جنسی ، خشم ، فقر و امثال این ها نیز احتمالات را بالا می برد. ما شاهد مجرمانی بوده اییم که با عنوان راننده ی تاکسی به بیرون از شهر رفته و عمل مجرمانه ی خود را انجام داده اند. اگر آنها را به صورت علمی برسی کنیم شاهد عوامل بالا خواهیم بود.

پورن گرافی ، تماشای فیلم های مستهجن ، افکار غیر نرمال و خواندن متن های سکسی همه می تواند باعث بروز اختلالات جنسی شود. خیلی ها خیال می کنند می توانند با تماشا و خواندن چنین چیزهایی در روابط جنسی موفق تر عمل کنند اما بی خبر از آنکه پورن گرافی ها مانند بذر سمی در ضمیر فرد کاشته می شود و یک جا بروز می کند و تاثیر مخرب خود را می گذارد.

دردناک است که بگویم اخباری را در صفحه ی حوادث مطالعه کردم که نشان می دهد بنیان خانواده ها به شدت در خطر است. به قدری قبیح است که حتی به خود اجازه نمی دهم آن را بنویسم. تنها به این مورد بسنده می کنم که غیرت در حال از بین رفتن است و انحرافات جنسی خطرناکی در کمین افرادی است که خود را در معرض چنین مسائلی قرار می دهند.

دختران در معرض تجاوزی قرار دارند که حتی خودشان از آن بی خبرند. با رضایت تن به روابطی می دهند و بعد متوجه می شوند که به اصطلاح به بازی گرفته شده اند زیرا که شریک جنسی آن ها بعد از آمیزش دیگر علاقه ایی به برقراری ارتباط جنسی ، عاطفی و حتی دیداری و گفتاری ندارد و کاملا قطع ارتباط می کنند. در واقع مورد سوء استفاده ی جنسی قرار می گیرند اما من این سوء استفاده را تجاوز نهان می دانم چون مطمئن هستم هیچ شخصی رضایت به سوء استفاده واقع شدن نمی دهد.

بهترین روش برای جلوگیری از چنین مسائلی حفظ فرهنگ های صحیح است و ساز کاری در جهت ازدواج جوانان. چرا که نیاز جنسی یک غریزه ی غیر قابل انکار است که اگر به ارضا مطلوب نرسد شاهد جرایم جنسی خواهیم بود. همچنین خانواده ها باید به کودکان خود بیاموزند که چنین مسائلی وجود دارد ، باید بدانند که نباید اجازه دهند کسی به آنها دست درازی کند و اگر چنین اتفاقی افتاد سریعا به خانواده اطلاع دهند. متاسفانه برخی از قربانی های این نوع جرایم ، به دلیل حفظ آبرو یا خجالت به طور مدام توسط فرد جانی مورد تعرض قرار می گیرند.

در نهایت امیدوارم جدا از مجازات های بازدارنده ، به سلامت روان قربانی ها نیز توجه کافی شود. چرا که قربانی ها ممکن است نه تنها به بیماری های متعددی دچار شوند ، بلکه ممکن است دارای اختلالاتی شوند که به جامعه نیز آسیب وارد کنند.

 

 

منابع :

www. pendaargroup.com

www.samatak.com

www.payamesalamat.com

www. niniban.com