پس از سکوت تقریبا یک دهه ایی ، در یکی از محافل اجتماعی بحث شد که «ممنوع دانستن ازدواج زیر 18 سال نهایت نفهمیدن است»

این مطلب واکنش هایی را در فضای مجازی در بر داشت. در این پست به برسی ابعاد ازدواج در سنین پایین از منظر حقوقی و روانی پرداخته شده است.

در ادامه ی مطلب با من همراه باشید.


دختران و پسران در سنین مشخصی به بلوغ جنسی می رسند که کمتر از 18 سال است اما حقوقدانان  ، جامعه شناسان و روانشناس اکثر فعالیت های اجتماعی را محدود به بلوغ شرعی ندانستند بلکه بعد از 18 سالگی است که فرد دارای حقوقی مانند : حق رای ، دریافت گواهی نامه ها ، خرید و فروش ، معامله و .. می شود.

 

جلد دوّم قانون مدنی ایران که ماده ی ۱۰۴۱ نیز بخشی از آن است، مصوب سال ۱۳۱۳ می باشد. این ماده جزو معدود مواد قانون مدنی است که بارها از سوی قانون گذاران مورد تغییر قرار گرفته است. در سال ۱۳۱۳ قانون گذار حداقل سن ازدواج برای دختران را ۱۵ سال تمام شمسی و برای پسران ۱۸ سال تمام شمسی در نظر گرفته بود. امّا در همان قانون با در نظر گرفتن شرایط اجتماعی آن زمان ایران، تدابیری اندیشیده شده بود که در شرایط استثنایی، دختران ۱۳ ساله و پسران ۱۵ ساله نیز قادر به ازدواج باشند.


سال ها بعد یعنی در اواخر دهه ی چهل شمسی تلاش هایی صورت گرفت تا برخی از قوانین ایران پیرامون مسائل خانواده تغییر یابد. این تلاش ها منجر به تصویب قانون حمایت از خانواده در سال ۱۳۴۶ گشت امّا در این قانون سن ازدواج تغییری نیافت. به فاصله ی نسبتاً کوتاهی از تصویب آن قانون، در سال ۱۳۵۳ مجدداً قانونی دیگر با همان عنوان قانون حمایت از خانواده تصویب شد و حداقل سن ازدواج در ایران را به صورت چشمگیری افزایش داد و کلیه ی قوانین مغایر با خود را نیز منسوخ اعلام نمود. در این قانون، حداقل سن ازدواج برای دختران ۱۸ سال تمام شمسی و برای پسران ۲۰ سال تمام شمسی در نظر گرفته شد و تنها استثنائی برای دختران قائل شده و در شرایطی خاص دادگاهها مجاز دانسته شدند تا به دخترانی که به ۱۵ سال تمام شمسی رسیده اند، اجازه ی ازدواج دهند. در این قانون هیچ استثنایی برای پسران در نظر گرفته نشده بود و شاید بتوان گفت از این منظر قانون گذاران آن زمان به بافت مناطق روستایی ایران در دهه ی پنجاه توجه چندانی ننموده بودند.

نهایتاً در سال ۱۳۸۱ قانون گذاران وقت مصمّم شدند تا با تغییر مجدد این ماده، حداقل سن قانونی برای ازدواج را قدری افزایش دهند. ۹ سال تمام قمری برای دختران به ۱۳ سال تمام شمسی تغییر یافت و ۱۵ سال تمام قمری برای پسران به ۱۵ سال تمام شمسی بدل شد. در واقع حد اقل سن ازدواج برای دختران افزایش قابل ملاحظه ای یافت ولی برای پسران تغییر چندانی نداشت. البته باید به این نکته ی مهم توجه داشت که در سال ۱۳۸۱ ازدواج اطفال زیر ۱۳ و ۱۵ سال به کلّی منع نشد بلکه قانون گذاران برای تامین نظر شورای محترم نگهبان، متن ماده را اینچنین تنظیم نمودند:

عقد نکاح دختر قبل از رسیدن به سن ۱۳ سال تمام شمسی و پسر قبل از رسیدن به ۱۵ سال تمام شمسی منوط است به اذن ولیّ، به شرط رعایت مصلحت و با تشخیص دادگاه صالح.”


در سال ۱۳۶۱ بار دیگر قانون گذاران اقدام به تغییر ماده ۱۰۴۱ قانون مدنی نموده و ناگهان حداقل سن ازدواج را از ۱۸ و ۲۰ سال تمام شمسی به ۹ و ۱۵ سال تمام قمری کاهش دادند.این اقدام آنان از دید برخی حقوق دانان و فعالین اجتماعی، اقدامی شتابزده و مغایر با واقعیت های آن زمان جامعه ی ایران تلقی شد امّا با وجود تمام انتقاداتی که به ماده ی ۱۰۴۱ وارد شد، این ماده از سال ۱۳۶۱ تا ۱۳۸۱ بدون هیچ گزندی پا برجا ماند.

 

از سال ۱۳۸۱ تا کنون ماده ی ۱۰۴۱ قانون مدنی بدون تغییر باقی مانده است . مطابق ماده 1041 قانون مدنی و تبصره آن: "عقد نکاح دختر قبل از بلوغ ممنوع است. اما در تبصره ی همان ماده آورده شده : عقد نکاح قبل از بلوغ با اجازه ولی و به شرط رعایت مصلحت مولی علیه صحیح است."

بنابراین به این نتیجه می‌رسیم که در حال حاضر منعی برای ازدواج در سن پایین در ایران وجود ندارد و طبق شرایطی که در قانون عنوان می شود این امکان وجود دارد که دختر و پسر در سنین پایین ازدواج کنند. برای دختران 13 سال تمام شمسی و برای پسران 15 سال تمام شمسی است و البته ازدواج قبل از این سن نیز منوط به سه شرط است:



الف- اذن ولی:
 یعنی باید ولی اراده خود را مبنی بر موافقت با این ازدواج اعلام کند. موافقت ولی (یعنی پدر یا جد پدری) اگرچه لازم است، کافی نیست. ازدواج بدو اذن ولی غیر قانونی است . در ماده ی   قانون مجازات اسلامی نیز ازدواج قبل از بلوغ را تحت شرایطی ممنوع می داند و برای مرتکب آن مجازات تعیین می کند. بر اساس این ماده: «ازدواج قبل از بلوغ بدون اذن ولی ممنوع است چنانچه مردی با دختری که به حد بلوغ نرسیده بر خلاف مقررات ماده 1041 قانون مدنی و تبصره ذیل آن ازدواج نماید به حبس تعزیری از شش ماه تا دو سال محکوم می گردد».

 


ب- رعایت مصلحت کودکان:
 مصلحت طفل یک مفهوم بسیار سیال است و تحت عنوان "غبطه" در فقه آمده و به معنای مصالح و منافع عالی کودک (best interests of the child) در ماده 33 کنوانسیون حقوق کودک بیان شده است، اما تشخیص مصلحت کودک واقعاً کار مشکلی است. دولت جمهوری اسلامی ایران جزو امضاء کنندگان کنوانسیون حمایت از حقوق کودکان بوده و در این کنوانسیون کلیه ی افراد زیر ۱۸ سال، طفل و غیر بالغ تشخیص داده شده اند. اگرچه ایران با حق شرط به این کنوانسیون پیوسته است امّا قوانین کشورهای امضاء کننده نباید با روح کلّی حاکم بر کنوانسیون در تضاد باشد.

 


ج‌- تأیید دادگاه صالح:
 مهم‌ترین شرطی که می‌تواند حقوق کودک و نوجوان را در این ازدواج‌ها تأمین کند، دخالت و تأیید دادگاه است. دادگاه به موضوع رسیدگی می‌کند و تنها در صورتی اجازه ازدواج را می‌دهد که مصلحت کودک را احراز کند. بدون تأیید دادگاه، چنین ازدواج‌هایی ممکن است زمینه سوءاستفاده از کودکان را فراهم کند. دادگاه صالح در این خصوص، دادگاه خانواده است. البته گفتنی است که مصلحت طفل با توجه به مسایل مختلفی به دست می‌آید؛ وضعیت خانوادگی، اقتصادی، شرایط اجتماعی و تحصیلی و حتی الزامات قانونی؛ مثلاً اگر ازدواج موجب ترک تحصیل است، ممکن است مصلحت کودک نباشد؛ لذا قاضی باید این مصالح را در نظر بگیرد که واقعاً چنین ازدواجی به نفع کودک است یا خیر.

 

اما جدا از مباحث حقوقی ، ازدواج در سنین کم مشکلاتی را در آینده به وجود می آورد:

مشکلات مالی :

نخستین مشکلی کـه در ازدواج سنین پایین رخ می دهد، مشکل مالی اسـت زیرا احتمال دارد کـه جوانان کم سن و سال از لحاظ مالی تامین نشده باشند و بعد از ازدواج نیز مشکلات مالی خیلی زیادی را تجربه خواهند کرد زیرا جدا از آنکه مدیریت صحیح در مخارج در سنین کم دیده نمی شود ، بعد از ازدواج هزینه زندگی بسیار بالاتر می رود و زن و شوهر جوان در سن کم با آن درگیر می شوند. همچنین در سنین پایین آستانه ی تحمل هم پایین تر است و رو به رو شدن با مشکلات مالی آثار سویی بر روان زوج ها می گذارد.

مسائل ارتباطی

طبق معمول ازدواج‌هایی کـه در سن کم رخ می دهد دلیل ازدوجشان اغلب برای ازدواج گذراندن وقت بیشتر با شریک عاطفی‌شان اسـت. لیکن بعد از ازدواج این اتفاق نمی‌افتد. برخلاف تصور زوج‌ها بعد از ازدواج نمی توانند وقت خیلی زیادی رابا یک دیگر بگذرانند؛ زیرا مشکلات و مسائل مالی باعث می شود کـه هم دختر و هم پسر کار کنند تا از عهده مشکلات مالی زندگی‌شان بربیایند. بنابر این کل روز را در محل کار خود سپری کرده و خستگی‌شان رابه خانه می‌آورند و وقتی خسته هستند آرامش روحی و روانی نداشته و مدام در استرس خواهند بود. بـه این ترتیب دلیل اصلی ازدواج کـه گذراندن وقت بیشتر با هم بود از بین می رود، هم چنین خستگی در روابط جنسی آنان نیز تاثیر میگذارد ودر نهایت همه ی این عوامل کنار هم جمع شده و مشکلات فراوانی را برای زوج فراهم می‌آورند..

 

احساس محدودیت:

همانگونه کـه می دانید بعد از ازدواج و زیر بار تعهد رفتن در سن کم، محدودیت‌هایی برای هردو طرف ایجاد می شود. این محدودیت‌ ها زمانی بیشتر می شود کـه طرفین دوست‌های مشترکی نداشته و وادار باشند جدا از همزمان‌شان رابا دوستان‌ شان بگذرانند.

هم چنین مشکل محدودیت زمانی بـه اوج می رسد کـه اگر یکی از زوجین فردی اجتماعی باشد و دیگری مخالف این قضیه بوده و حتی راضی نباشد کـه همسرش با دوستانش ارتباط داشته باشد. اکثر جوانان در سن کم دوست دارند کـه وقت خودرا با دوستانشان سپری کنند در حالی‌کـه ازدواج مانعی این علاقه شده و برای هردو زوج محدودیت ایجاد خواهد کرد کـه رفته رفته باعث خستگی دختر یا پسر و یا هردو خواهد شد.

 

مشکل با قوانین:

طبق معمول جوانان در سنین پایین پر جنب و جوش هستند و دوست دارند با قوانین خودشان زندگی کنند و از قانون و نصیحت‌های دیگران خوششان نمی آید. ولی وقتی در سن کم ازدواج میکنند پدر و مادر هردو طرف سعی دارند کـه آموزه‌هایی در مورد پس انداز کردن پول، نحوه مدیریت زندگی، همسرداری و . داشته باشند.

این موضوع برای جوان کم سن و سال غیر قابل تحمل اسـت پس با دخالت والدین زوج‌ها مدام با تنش و بحث مواجه خواهند شد؛ گاه با خانواده و گاه با یک دیگر.

 

مسائل مربوط به دخالت والدین

گاهی اوقات حتی تصمیمات مربوط بـه داشتن فرزندان نیز ممکن اسـت منجر بـه درگیری در بین زوج‌های جوان شود. در مواردی کـه هر یک از شرکا میخواهند بچه داشته باشند، در حالیکه دیگری آماده نیست، رابطه دچار تنش و استرس خواهد شد.

مخصوصا زمانی کـه والدین بر آن‌ها بازرسی می کنند و شدیدا خواستار بچه‌دار شدنشان هستند کـه این موضوع با دخالت والدین و اختلاف نظر زوجین افزایش پیدا میکند و رفته رفته فاصله بین دو طرف شدید میشود.

 

مسئولیت‌ ها:

قبول کردن مسئولیت در سن کم برای زوجین، کار بسیار سختی اسـت و طبق معمول زوج‌ها سعی دارند کـه از زیر بار مسئولیت فرار کنند و این دست خودشان نیست زیرا آن‌ها هنوز آماده پذیرفتن مسئولیت بزرگ نیستند و همین موضوع هم اغلب موجب ایجاد تنش در بین زوجین می شود و جزو مشکلات ازدواج در سن کم میباشد.

این موضوع زمانی شدیدتر می شود کـه زوجین شاغل بوده و بعد ازآن سعی دارند کـه مسئولیت خانه رابه عهده یک دیگر بیندازند. در حالیکه روش صحیحی نیست و برای جلوگیری از ایجاد تنش بهترین روش این اسـت کـه زوجین با هم تقسیم وظایف کنند و هرکس کار مربوط بـه خودش را در خانه انجام دهد.

 

اهدای زمان بیشتر بـه یک دیگر:

همانگونه کـه گفتیم زوج‌های جوان بخاطر این‌کـه زمان زیادی رابا عشقشان سر کنند، تصمیم بـه ازدواج میگیرند. در واقع این زوج تحمل دوری یک دیگر را ندارند بعد از ازدواج هم شریک زندگی خودرا فقط مختص خود می دانند و از کار و روابط خانودگی و دوستان بیزار هستند زیرا مانع ارتباط بیشتر و اهدای زمان بیشتر بـه یک دیگر میشود.

 

نتیجه :

با توجه به مسائل روانی و شرایط روز دنیا ، بازگشت قانون ما در این خصوص به قبل غلط به نظر می رسد و می تواند آثار و آسیب جدیی بر جامعه وارد کند. به نظر می رسد در این خصوص باید قوانین اصلاح شود. هرچند این یک نظر شخصی می باشد و همچنان این مسئله موافقینی هم دارد.  

 

 

 

منابع :

قانون مدنی 

قانون مجازات اسلامی مصوب 1392

www.scoda.ir

www.parsnaz.com